آیا دولت به دنبال گران کردن چراغ خاموش بنزین است؟/ پشت پرده شایعات درباره افزایش قیمت بنزین
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دانشجو؛ یکی از دلایل اصلی انتقادات به افزایش احتمالی قیمت بنزین از ابتدای آذرماه، نادیده گرفتن حق مردم برای دانستن و مشارکت در تصمیمهاست. دولت نه درباره ضرورت اصلاح قیمت سوخت توضیح میدهد، نه درباره اثرات آن بر تورم و معیشت پاسخگوست. این پنهانکاری آگاهانه یا ناخواسته، فضای بیاعتمادی را تقویت میکند و مردم را از همراهی بازمیدارد. هیچ اصلاحی بدون همراهی مردم دوام نمیآورد؛ تجربههای گذشته نشان داده است که اقناع و گفتوگوی صادقانه، کلید موفقیت اصلاحات اقتصادی است.
اما آنچه در ماجرای افزایش احتمالی قیمت احتمالی بنزین میبینیم، غیبت گفتوگو و اطلاعرسانی صادقانه و غالبا اظهارات ضدونقیض است. وقتی دولت سکوت میکند، جای آن را گمانهزنی، شایعه و بیاعتمادی میگیرد.
در روزهای اخیر و در فضای رسانهای کشور بازار پیشبینیها درباره احتمالِ «سهنرخی شدن» قیمت بنزین، بسیار جدیتر از همیشه مطرح میشود. بر اساس برخی از گمانهزنیها، قرار است سهمیه ماهانه ۶۰ لیتر با نرخ هزار و ۵۰۰ تومان و سپس تا ۱۰۰ لیتر با نرخ ۳ هزار تومان عرضه شود؛ علاوه بر آن، نرخ سومی نیز مطرح شده که اعداد متفاوتی برای آن ذکر شده است؛ برخی رسانهها رقم ۵ هزارتومان را گزارش داده و برخی دیگر به ۷ هزار و ۵۰۰ تومان اشاره کردهاند.
در روزهایی که هر خبر کوچک درباره بنزین میتواند موجی از نگرانی و واکنش در جامعه ایجاد کند، دولت همچنان در مسیر اطلاعرسانی شفاف حرکت نمیکند. اگر قرار باشد تغییری در قیمت یا نظام سهمیهبندی بنزین صورت گیرد، لازم است دود سفید تصمیمات از مسیر گفتوگو با مردم و کارشناسان بلند شود، نه از جلسات پشت درهای بسته.
گرداب تناقضگوییها درباره بنزین؛ از انتخابات تا امروز
دربیش از یک سال گذشته، اظهارات مسعود پزشکیان رییس جمهور دولت چهاردهم درباره بنزین، هم در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هم پس از تصدی ریاست جمهوری، بارها تناقضنما بوده و باعث ابهام و سردرگمی در افکار عمومی شده است.
در دوره تبلیغات کاندیداها (تیر ۱۴۰۳)، پزشکیان تأکید کرد که هیچ تصمیمی بدون رضایت مردم گرفته نخواهد شد و «هر حرکتی در مورد قیمت بنزین باید با متقاعد کردن مردم باشد». او همچنین بر عدالت در توزیع یارانه و سهمیه بنزین برای محرومان تأکید داشت.
پس از آغاز ریاست جمهوری، موضع او، هم به ضرورت اصلاح و افزایش قیمت بنزین اشاره داشت و هم به محافظت از اقشار کمدرآمد و آماده نبودن شرایط برای تغییرات فوری. او بیان کرده است که «طرح اصلاح نظام یارانهای باید بررسی شود، اما این لزوماً آزادسازی نیست»، و در مرداد امسال گفت: «من نمیخواهم بنزین را برای محرومان گران کنم، ولی کسی که ۴ برابر مصرف میکند چرا باید یارانه بگیرد؟» همچنین در آخرین اظهارات خود عنوان کرد: «بنزین ۱۵۰۰ تومانی نمیشود… برای اجرای اصلاحات نیازمند تیم هستیم و با یک دستور ساده نمیشود». در ۱ آبان ۱۴۰۴ نیز پزشکیان گفت: «در اینکه بنزین را باید گران کرد، شکی نیست …، اما مگر به همین سادگی است؟ … باید هزاران متغیر را دید و برایش برنامهریزی کرد تا بتوان مداخله کرد»
با رمزگشایی از سخنان رییس جمهورمیتوان دریافت که یکی تأکید بر ضرورت افزایش قیمت بنزین دارد و دیگری تأکید بر اینکه هنوز شرایط آماده نیست و نمیتوان «تصمیم شبانه» گرفت، اشاره میکند. علاوه بر این، صحبت دوم بر لزوم «برنامهریزی برای هزار متغیر» تأکید دارد، یعنی عملیاتی بودن خیلی عقب افتادهتر دیده شده است، اما خود آن صحبت تصریح میکند که گران شدن بنزین «باید» انجام شود. پس نگاه به «چه زمانی» و «چگونه» تفاوت دارد.
این تناقضها باعث شده پیام دولت در رسانهها مبهم و دچار سردرگمی باشد؛ مردم نمیدانند چه زمانی و چگونه اصلاح قیمت بنزین اعمال خواهد شد و چه تضمینی برای حمایت از محرومان وجود دارد.
سایهروشن اطلاعرسانی دولت درباره بنزین؛ از تکذیب تا تمرکز بر سهمیهها
بهطور کلی در مهر ماه امسال، اظهارات سخنگوی دولت درباره بنزین نشاندهنده تغییر راهبرد اطلاعرسانی و ایجاد فضای «سایهروشن» بود؛ یعنی ارائه بخشی از اطلاعات، بدون پاسخ صریح به پرسشهای اصلی مردم.
۱۲ مهر ۱۴۰۴: فاطمه مهاجرانی بهطور صریح هرگونه تصمیم درباره افزایش قیمت بنزین را تکذیب کرد و گفت: «تصمیمی در این رابطه گرفته نشده است.» این اظهارنظر تلاش داشت افکار عمومی را نسبت به افزایش احتمالی قیمت آرام کند، اگرچه برخی رسانهها همان زمان از احتمال افزایش در آینده خبر میدادند.
۲۲ مهر ۱۴۰۴: سخنگوی دولت دوباره تأکید کرد: «هیچ تصمیمی برای افزایش قیمت بنزین وجود ندارد.» این تکرار و تأکید، کوششی برای تثبیت موضع قبلی بود، اما انتشار گمانهزنیهای متعدد همچنان فضای ابهام و عدم اعتماد را حفظ کرد.
۲۹ مهر ۱۴۰۴: رویکرد مهاجرانی تغییر کرد؛ او دیگر مستقیماً درباره افزایش قیمت بنزین اظهارنظر نکرد و صحبتها را به تغییر یا عدم تغییر سهمیهها محدود کرد. او گفت: «هیچ تغییر و افزایش یا کاهش در سهمیههای بنزین در نظر گرفته نشده است» و شایعات مربوط به تغییر سهمیهها را رد کرد، اما درباره افزایش احتمالی و قیمت واقعی بنزین سکوت کرد.
این تغییر لحن و محور صحبت، نشاندهنده یک سیاست سایهروشن اطلاعرسانی است؛ مردم بخشی از اطلاعات (ثبات سهمیهها) را دریافت میکنند، اما پرسش اصلی درباره قیمت و اصلاحات احتمالی بدون پاسخ باقی میماند.
محمدمهدی طباطبایی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور با حضور در استودیو SNN TV تصریح کرد «قیمت بنزین باید به نحوی گران شود که جامعه بپذیرد» و همزمان اشاره داشته «فکر نمیکنم امسال گرانی بنزین رخ دهد». گفتههای او نشاندهندهٔ دو پیام همزمان است: اذعان به ضرورت اصلاح قیمت و تصمیم به تعویق آن تا زمان قانعسازی افکار عمومی؛ چیزی که در عمل رخ نخواهد داد، البته با در نظر گرفتن ادعاها و گانهزنیهای رسانهها؛ افزایش احتمالی قیمت بنزین احتمالا از آذرماه امسال اجرا خواهد شد.
وزیر نفت هم در اظهارات اخیر خود بر این نکته تأکید کرده که «فعلاً برنامهای برای افزایش قیمت بنزین در دستور کار نیست» و به ظرفیت تأمین واردات و مسائل فنی تولید اشاره کرده است. برخلاف برخی اظهارات کلی درباره لزوم اصلاح قیمت، وزارت نفت در مقام اجرا تا امروز برنامهٔ مشخصی برای افزایش قیمت اعلام نکرده است.
تحلیلها نشان میدهد که این نوع اطلاعرسانی میتواند اعتماد عمومی را کاهش دهد و امکان شایعهپراکنی را افزایش دهد، چرا که ابهام درباره مسائل اقتصادی حساس مانند بنزین همچنان پابرجاست.
حرفهایی که فضا را پیچیدهتر کرد
قائم پناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، به تازگی و در حیاط دولت، در سخنانی با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور و احتمال سه نرخی شدن قیمت بنزین، گفته بود: «یک لیتر بنزین که مردم در باک خودروهای خود میریزند، برای دولت ۳۴ هزار تومان تمام میشود ولی ما ۱۵۰۰ و ۳ هزار تومان میفروشیم.»
این اظهارنظر او بهویژه با توجه به عدم شفافیت و زمانبندی مشخص، بر ابهامها افزوده و نشاندهنده تناقض در سیاستگذاریها بود.
رابطه منطقی بین این اظهارات؛ تناقض در سیاستگذاری و اطلاعرسانی
آنچه در این اظهارنظرهای مختلف مشهود است، وجود یک عدم هماهنگی و تناقض آشکار در رویکرد دولت به مسئله افزایش قیمت بنزین است. سخنگوی دولت بارها تأکید کرده که هیچ تصمیمی در این باره گرفته نشده است، در حالی که معاونان اجرایی و برخی نمایندگان مجلس از نیاز به افزایش قیمت سخن میگویند. این تناقضها، علاوه بر اینکه به ابهام در تصمیمات اقتصادی دولت دامن میزنند، به بیاعتمادی مردم و سردرگمی بیشتر آنها منجر شده است.
این فضای مبهم و متناقض نشاندهنده ضعف جدی در اطلاعرسانی صحیح به مردم است. زمانی که مقامات دولتی با بیتوجهی یا سردرگمی در این زمینه صحبت میکنند، مردم بهطور طبیعی احساس میکنند که اطلاعات کامل و شفاف از آنها پنهان شده است.
در چنین شرایطی، روشن است که اجرای اصلاحات قیمت سوخت بدون اطلاعرسانی صحیح، اقناع عمومی و برنامهریزی دقیق، میتواند پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته باشد. اگر دولت تصمیم به افزایش قیمت بنزین دارد، لازم است از ماهها قبل برنامهای جامع برای گفتوگو با مردم آغاز کند.
