پلیس در تعقیب قاتل کارتنخواب / ضربه خنجر مرد ۵۰ ساله را به خاک انداخت
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سایت جنایی، ساعت ۸ شب دیروز، بازپرس محسن اختیاری که مسئولیت کشیک قتل پایتخت را برعهده داشت، از کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس خبر قتلی را دریافت و دستور حضور تیمهای تحقیقات و کارآگاهان جنایی را صادر کرد و خود همراه گروه تحقیق در محل حاضر شد. صحنه قتل در حیاط یک ساختمان چهارطبقه انتظارشان را میکشید؛ جسد مردی حدوداً ۵۰ ساله غرق در خون روی زمین افتاده و ضربه چاقو یا خنجر روی شکمش کاملاً مشهود بود.
بررسیهای اولیه از همسایگان، هویت مقتول را «علی» معرفی کرد؛ مردی میانسال که در همان ساختمان زندگی میکرد. شاهدان نام «مسعود» را به عنوان مرتکب قتل به تیم تحقیق و بازپرس جنایی اعلام کردند؛ دوست ۳۰ ساله و کارتنخواب علی که سابقهدار است و رفتوآمد زیادی به خانه این مرد داشت. ادامه تحقیقات نشان داد ریشه اختلاف مرگبار این دو نفر در یک سرقت است.
به گفته اهالی ساختمان ماجرا از جایی شروع شد که علی مدتی قبل برای سفری یک هفتهای خانه را ترک کرد. وقتی برگشت، با صحنهای روبهرو شد که باور نمیکرد، آبگرمکن خانهاش غیب شده بود. خودش دست به کار شد، از همسایهها و رفقا پرسوجو کرد و به مسعود رسید. ظاهرا او در غیاب علی، آبگرمکن را برده و فروخته بود. علی با مسعود تماس گرفت، اما مسعود موضوع را انکار کرد.
پس از آن انکار و اصرار دو دوست، جرقه درگیریهای مکرر را زد و آنها سابقه چند بار مشاجره لفظی و حتی دستبهیقه شدن داشتند، اما علی کوتاه نیامد. روز حادثه، علی در خانهاش بود که همسایه طبقه دوم زنگ زد و برای نصب چوب پرده از او کمک خواست. علی هم برای کمک به طبقه بالا رفت که ناگهان زنگ در خانهاش به صدا درآمد. همسایه گفت: «دوستت مسعود است، پایین پشت در ایستاده.» علی چوب را زمین گذاشت و به حیاط رفت.
شاهدان گفتند وقتی علی در را که باز کرد، مسعود روبهرویش ایستاده بود. باز هم جر و بحث دوباره شعلهور شد. همسایه طبقه دوم که از پنجره شاهد ماجرا بود، تعریف کرد: «مسعود عصبانی بود که چرا علی پشت سرش به او تهمت دزدی زده است. علی هم به او گفت همسایهها و رفقا دیدهاند که تو آبگرمکن را بردی و فروختی»
بعد از آن مسعود فریاد زد: «چرا همه فکر میکنند من دزدم؟» بحث بالا گرفت، مسعود ناگهان چاقو یا خنجری از جیبش درآورد و با یک ضربه کاری به شکم علی کوبید. علی لحظهای روی پاهایش ماند، بعد غرق در خون به زمین افتاد. مسعود بهتزده به جسد نگاه کرد، سپس به سمت کوچه دوید و در تاریکی گم شد.
به گفته شاهدان و بر اساس شواهد علی در همان حیاط، جلوی چشم همسایههای وحشتزده جان سپرد. ماموران اورژانس هم که دقایقی بعد رسیدند، فقط مرگ را تأیید کردند. پس از آن جسد برای کالبدشکافی و تعیین دقیق علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان جنایی بلافاصله دست به کار شدند و دنبال مسعود گشتند، اما اثری از او نبود.
حالا مسعود تحت تعقیب ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد و ماموران محلهای تجمع کارتنخوابها و مخفیگاههای احتمالی مسعود را زیر نظر گرفتهاند. بازپرس اختیاری هم دستور بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته اطراف ساختمان را صادر کرده تا مسیر فرار قاتل مشخص شود.
