چطور یک کارفرمای خوب و جوان باشیم
خلاقیت به معنای سادهتر، بیانگر توانایی فکری و خلاقانه بودن است. این به معنای پیدا کردن راهحلهای جدید و نوآورانه برای مسائل و چالشها است. خلاقیت در واقع توانایی تفکر خارج از الگوهای رایج و استفاده از ایدههای جدید و متفاوت است.
خلاقیت به معنای آنتیتز دادن و خلاف مقررات رفتار کردن نیست. در واقع، خلاقیت میتواند در حدود قوانین و مقررات باشد و حتی بتواند بهبود و بهتر کردن روشها و فرآیندهای موجود کمک کند. این به معنای ارائه راهحلهای نوین و بهبودهای خلاقانه در سازمانها، تجارتها، علم و هر زمینه دیگری است.
افراد خلاق نیز در واقع افرادی هستند که با دیدگاهها و ایدههای خود، به جهانی بهتر عمل میکنند. آنها توانایی دارند به طرزی بیسابقه و خلاقانه به وضعیتها نگاه کنند و راهحلهای نوآورانه ارائه دهند. آنها از تصویری که هنوز متولد نشده است، الهام میگیرند و با استفاده از تخیل و خلاقیت خود، ایدههای جدیدی را به واقعیت تبدیل میکنند.
در واقع، خلاقیت نیازمند تفکر بزرگتر و اراده قوی است. این بدان معناست که فرد باید به روشهای نوین فکر کند و به مداوم در تلاش برای پیشرفت و رشد باشد. جلو رفتن با استفاده از ابزارهای کوچک و ناچیز، نیازمند اراده قوی است و معمولاً به ایدههای خلاقانه نیاز دارد.
بنابراین، خلاقیت به معنای توانایی ارائه راهحلهای نوآورانه، تفکر خلاقانه و پیشرفت در زمینههای مختلف است. این توانایی برای ایجاد تغییر، بهبود و خلق چیزهای جدید در جوامع و سازمانها بسیار ارزشمند است.
ثبات و خلاقیت در واقع دو ویژگی مهم در هماهنگی با یکدیگر هستند. این دو واژه از نظر ظاهری ممکن است با یکدیگر متضاد به نظر برسند، اما در واقعیت، ثبات و نظم میتوانند محیط مناسبی برای بروز خلاقیت و ایدههای نوآورانه فراهم کنند.
خلاقیت نمیتواند بدون نظم و ثبات ایجاد شود. افراد خلاق قبل از ارائه ایدههای بزرگ، معمولاً تعداد زیادی ایده در ذهن خود پرورش میدهند. آنها ممکن است طرحها و راهحلهای مختلف را امتحان کنند تا بهترین راه حل را پیدا کنند. مثلاً ونگوگ قبل از اینکه به سبک خاص خود در نقاشی برسد، تکنیکهای مختلف را امتحان کرد. اما اینکه او ثابت و پیوسته نقاشی میکرد، به وی امکان میداد تا درحالی که در تلاش برای توسعه و پیشرفت بود، بهترین راه خود را پیدا کند.
همچنین، کارفرمایان خلاق نیز معمولاً برخی از کارها را با ثبات و روتین انجام میدهند. این به آن معناست که آنها مسئولیتها و وظایف روزانه خود را به شکل منظم انجام میدهند و به اطمینان میرسند که هرچه را که کاشتهاند، در آینده بهبود و تکمیل خواهد شد. این ثبات و انضباط در طول هفته، به آنها اعتماد به نفس و اطمینان میدهد.
به طور مثال، کیشاون بلکاستون که یک کارفرمای خلاق در صنعت سرگرمی است، با دقت و انضباط روزانه برنامهریزی میکند. او در لسآنجلس زندگی میکند و تحصیلات دانشگاهی ندارد، اما به صورت خودآموز و تجربی خود را آموزش داده است. او با استفاده از ثبات در برنامهریزی و اجرای وظایف روزانه خود، موفق به رشد و پیشرفت شده است.
بنابراین، ثبات و خلاقیت دو ویژگی که با هم در تعامل هستند و همکاری میکنند. ثبات و نظم محیط مناسبی را برای بروز خلاقیت فراهم میکنند و به افرادتوانایی میدهند تا ایدههای خود را پرورش داده و به بهترین حالت ممکن بیاورند. از این رو، ثبات و خلاقیت با هم تعامل مثبتی دارند و میتوانند در مسیر موفقیت و پیشرفت کمک کنند.
موفقیت بی حد و حصر به محدودیت نیاز دارد. برای داشتن اعتمادبهنفس مداوم، به فروتنی نیاز است. همچنین، خلاقیت درخشان نیازمند کار روتین است. این وضعیت به نظر متناقض میرسد، اما در واقعیت، برای ایجاد خلاقیت، نقاط تمرکز خود را محدود کنید. اولین قدم این است که به هدف و نیازهای مشتریانتان فکر کنید. مثلاً بپرسید: “این کار جواب میدهد اگر…؟” وقتی که محدودیتی برای خود تعیین میکنید، خلاقیت در شما به کار میافتد.
گرفتار تصمیمگیریشدن واقعیتی است. صرفاً برای تصمیمگیری درباره امور روزمره مانند پوشیدن چه لباسی، خوردن چه غذایی و کجا کار کردن، از خواب بلند میشوید. این کارها همگی اتلاف وقت و انرژی هستند که میتوانید از آنها صرفهجویی کنید و از آنها بهتر استفاده کنید. برای رهایی از این وضعیت، برای خود قوانین و مقرراتی تعیین کنید تا از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری کنید. این کار به شما فرصت بیشتری برای تجربه و آزمایش ایدههای جدید میدهد.
یک روش دیگر برای رهایی از گیر افتادن در تصمیمگیری روزانه، این است که مسائلی که اهمیت زیادی ندارند را رها کنید. برای این کار، میتوانید از یک هفته قبل برای هفته آینده برنامهریزی کنید. در واقع نیازی نیست درباره خیلی چیزها فکر کنید و تصمیم بگیرید. مسائل روزمره را به دیگران واگذار کنید. همچنین، برای خودتان سیاستهای شخصی تعیین کنید و به خودتان بگویید چه کارها را باید انجام دهید و چه کارها را نکنید. به عنوان مثال، ممکن است با خودتان توافق کنید که تا قبل از ساعت ۱۰ صبح ایمیلهایتان را چک نکنید یا پیامهای دوستانتان را قبل از وقت ناهار پاسخ ندهید. هدف از این کار، آزاد بودن ذهن برای ایدههای خلاقانه است. بیشتر درگیر تصمیبگیرید و به جای آن، به این سیاستها پایبند باشید تا فرصت بیشتری برای امکان پذیری ایدههای خلاقانه در دسترستان باشد.
بهترین راه برای شروع صبح، تعیین یک برنامه روتین صبحانه است. این برنامه شامل فعالیتهای معمولی و مهمی میشود که میتواند روزتان را بهتر و مؤثرتر کند. در ادامه، چند کار روتین صبح را میتوانید در نظر بگیرید:
۱. بیدار شدن زودتر: صبح زودتر بیدار شدن میتواند به شما زمان بیشتری برای انجام کارهای مهم و خلاقانه بدهد. مطمئن شوید که خواب کافی را دریافت کردهاید و سعی کنید به مرور زمان به این برنامه عادت کنید.
۲. ورزش و تمرین: ورزش در صبح میتواند انرژی و تمرکز شما را افزایش دهد. میتوانید به صورت معتدل و خلاقانه ورزش کنید، مثلاً با پیادهروی، یوگا یا تمرینات تناسب اندام.
۳. صبحانه سالم: صبحانه یک وعده مهم برای استراحت شبانه بدن است. سعی کنید صبحانه سالم و مغذی بخورید که شامل مواد غذایی متنوعی از جمله میوه، غلات کامل، پروتئین و سبزیجات باشد.
۴. مطالعه یا یادگیری: صبح همیشه زمان مناسبی برای خواندن کتاب، مقاله یا مطلبی است که به آن علاقه دارید. همچنین، میتوانید درس بخوانید یا مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید.
۵. بررسی برنامه روزانه: قبل از شروع روز، نگاهی به برنامه روزانه خود بیندازید. این به شما کمک میکند تا اولویتهای خود را مشخص کنید و برنامهریزی مناسبی برای روز داشته باشید.
۶. استراحت و آرامش: در نهایت، برای چند دقیقه استراحت کنید و زمانی را برای تمرکز و آرامش به خود بدهید. میتوانید تنفس عمیق بکشید، مدیتیشن کنید یا به موسیقی آرامشبخش گوش دهید.
با انجام این کارهای روتین صبح، میتوانید روزتان را با انرژی و ذهنیت مثبت آغاز کنید و برای ایدهپردازی و خلاقیت فضای مناسبی را فراهم کنید. همچنین، توصیه میشود این کارها را به مرور زمان به عنوان یک عادت در روروزی در نظر بگیرید تا بهرهوری و خوشبینی شما در طول روز افزایش یابد.